- Didare To
- Sep 28, 2021
- 4 min read
Updated: Apr 18, 2024

عشق بههمجنس- مائده زمينی
،آندره ژيد،
نويسندهی معروف فرانسوی
( 1951 - 1869 )
بیهيچ خودستائی و تصنعی، يا شرموحيائی، من جان خود را در اين کتاب نهادهام.....
Maedehaye-zamini-.pdf
مائده ی زمینی
اميدوارم اين کتاب بهتو بياموزد که بهخويشتن خود بيشتر علاقه و عشق بورزی تا به کتاب ،آندره ژيد،
در 28 سالهگی (1897) کتاب "مائدههای زمينی" را مینويسد
که برگردانی از شور و اضطراب جوانیِ اوست کلمات و جملات این کتاب از لحن و بار بسیار لطیف و اروتيکی سرشارند،
بعضی از دوستداران ادب آن را کلآ بعنوان يک سرودهی عاشقانه توصيف میکنند.
عشق زمينی و جسمانی، حرمان، اضطراب، ترس، تمنا، تشنهگی، رنج و درد انسانی و......
در اين کتاب موج میزنند. کتابها و نوشتههای چندی از آندره ژيد بهفارسی ترجمه شده اند
اما با کمال تاسف هيچ کدام از مترجمان وفاداری لازم و امانتداری به نويسنده را نداشتهاند. گرایش جنسیِ او ( هم جنسخواهی ) که نقش کليدی در سير زندگی، نوشتهها و خلاقیتهای هنریِ او داشته ، را سانسورنموده
و با اين کار نه تنها به ژيد بیوفائی کرده اند، بلکه با خواننده هم صادق نبودهاند. شناخت آندره ژيد بعنوان يک نويسنده همجنسگرای معروف فرانسوی و برنده جايزه نوبل ادبيات، برای هر همجنسخواهی يکی از ملزومات در آگاهیِ اوست. آرزوها و آمال ژيد برای عدالت جنسی، صداقت و اخلاص او
در ايستادهگی به پای افکار و انديشههاي خود،
شجاعت و بیترسیِ او در اعلام علنی تمايل جنسیاش و طرح آن در کتابهاي خود
و اعتماد بهنفساش در کنار گذاشتن آنچهکه با اميال و آرزوهای انسانیاش همخوانی ندارد،
اعتراف به اشتباهاتش و بالاخره يک تنه در برابر اردوی منتقدانش ايستادن ،
همهی اينها آندره ژيد را از ديگران متمايز می کند
و زندگی و نوشتههايش را الهام بخش همهی آن کسانی مینماید
که از عدالت جنسی محرومند و عشق جسمانی و زمينی را گرامی میدارند. ژيد به آفریقا ، بخصوص به کشورهای منطقهی شمال اين قاره
خصوصآ تونس، مراکش و الجرائر عشق می ورزد.
در 21 سالهگی به اتفاق دوستش لورنس به تونس در شمال آفريقا مسافرت میکند.
اين اولين سفر او به آفريقاست و در آنجا با پسر تن فروشی آشنا ميشوند
که اولين تجربهی رابطهی جنسیِ او را شکل میدهند. در تونس به ذاتالريه مبتلا میشود و مادرش بدنبال او میرود و ژيد را به فرانسه باز میگرداند. اما چند سال بعد دوباره بار سفر میبندد و خود را به شمال آفريقا میرساند
. در همين سفر دوم بود که اسکاروايلد، شاعر و نمايشنامهنويس همجنسگرای ايرلندی را ملاقات میکند و بهشناخت بهتری از احساسات جنسی ( همجنسگرايانه) خود دست میيابد. ژید در مسير جستجوی خود ابتدا به مذهب(مسيحی) رو میآورد ولی خيلی زود مذهب را کنار میگذارد و جذب انديشههای کمونيسم میشود تا جائیکه در مراسم خاکسپاری ماکسيم گورکی
در ميدان سرخ مسکو، در کنار استالين ايستاد. اما بعدآ از کمونيسم هم دوری گرفت و کتاب < بازگشت از شوروی> را منتشر کرد
که در آن بهانتقاد از حکومت کمونيستی اتحاد جماهير شوروی میپردازد.
( اين کتاب به فارسی ترجمه شده است) پس از آن تعلق به هرگونه مذهب و ايدئولوژی را کنار گذاشت. تنها اعتقاد عميق او به احساس آدمی پايدار ماند. او بدنبال "خود"يابی بود و اين محور بسياری از کتابها و نوشتههای اوست.
او اخلاق و سنتها را به زير سئوال میبرد
و بر اساس اينکه تا چه اندازه به حقوق و آزادی انسان خدمت ميکنند، به آنها پايبند میماند. دفاع او از حقوق همجنسگرايان ، آن هم در آن دور و زمانه
واقعآ شجاعت و پيشگامی او از هم عصرانش را نشان میدهد. ژيد با ديگر نويسندهگان همجنسگرا
همچون مارسل پروست ، ويرجينيا وولف و اسکاروايلد روابط نزديکی داشت. ژيد علاوه بر نويسندهگی، علاقهی زيادی بهپرداختن به پيچيدهگیِ مسائل حول فرهنگ و هويت جنسی داشت.
با کمک تنی چند از دوستان خود مجله < ژورنال> را تا جنگ دوم جهانی منتشر کرد
که جای ويژهای در ادبيات آن دورهی فرانسه دارد. گفته ميشود که آلبرت کامو و ژان پل سارتر هم تحت تاثير نثر او بودهاند. از ديگرکتابهای معروف آندره ژيد ميتوان به
" سکه سازان" آهنگ عشق- سمفونی پاستورال" ضد اخلاق" و "کوريدون" اشاره کرد. او کتاب "کوريدون" را در سال 1924 منتشر کرد .
در اين کتاب، نه تنها از عشق همجنسگرايانه دفاع میکند
بلکه اين ادعا را مطرح میسازد که دگرجنسگرائی پديدهای، ساخته و پديد آورندهی اجتماع است ،
در حالکه همجنسگرائی امری طبيعی و ( پايهای/اساسی) در روابط بشری است. ژيد به مسئلهی تشکيل خانواده مدرن ( زن-شوهر و فرزند) بر خلاف خانواده سنتی توجه خاصی داشت
و دست به کارهايی در اينباره زد که برای جلوگيری از طولانی شدن مطلب از آن میگذريم. ژيد با همهی تلاشهايش برای شکستن حصارهای تربيتی و رهايی از بازدارندههای درونی
و عرفیِ جامعه به خوديابی میرسد و جنسيت و تمايل جنسی خود را میشناسد . اما با توجه به شرايط آن روز به خواهش مادرش گردن نهاد
و در 25 سالهگی با دختر فاميلش "مادلين روندو" وصلت کرد
هر چند که اين ازدواج " بدون مصرف" باقی ماند
و مادلين تا مدتها از همجنسخواهی شوهرش بیخبر بود. ژيد شيفتهگیِ زايدالوصفی بهعشق مردان جوان داشت
بخصوص پسران سبزه روی شمال آفريقائی،
و سالهای زيادی از عمر خود را در آن قاره گذراند
و در آخر گرفتار عشق پسری جوان بنام مارک آلگره شد
که روابط زناشوئیاش با بحران جدی مواجه شد. درسال 1947کشور سوئد برای ارجگذاری به ژيد جايزه نوبل ادبی را تقديم اوکرد . آندره ژيد چهار سال بعد از دريافت جايره نوبل ادبی، در 19 فوريه 1951 درگذشت. اما واتيکان - يکسال بعد از درگذشتاش- کتابهای او را -
بعنوان کتابهای ظاله و شرکآميز- در ليست کتابهای ممنوعه برای مسيحيان وارد کرد.
Comentários