top of page
  • Writer: Didare To
    Didare To
  • Jun 8, 2024
  • 1 min read

Updated: Jun 8, 2024



عکس هم‌آغوشی‌ات

در آینه‌ی خیالم پیداست

باور شاخه را به‌بهار،

می‌بینم

که هر کجا بنشانی

رویای ابریشمیِ تکرار،

می‌بیند

لای لبان صدف، شبنم می‌کارد


مروارید، در دل صدف

تشنه‌گیِ آب را از لبانت فرومی‌نشاند


رویای آغوش‌‌به‌همِ

تو با من اما

در انتظار بوسه‌ای‌‌ست

از لبانِ جام شرابم

که جدائی نتوانی از تشنه‌گی


چرخ می‌زنم در هوای دو کبوتر

هوس از رگ‌کرده‌گی‌ها می‌ریزد

که اوج‌شان، پنهان در لبان توست


پسته  آبستن لبخند

دل‌تنگی از موی‌رگ‌های‌اش می‌چکد

فضای شبنم، تنت می‌کنم

که به‌گرمای ساحل اُنس بگیری


شادیَت در هیجانِ اوج،

آرامش فرودَت از قله‌،

در میان ستاره‌‌گونیِ بلوغ دو سیب،

آغوشانه‌ترین بارانی‌ست

که هیچ فصلی چنین خیسم نمی‌کند


رهگذر



Comments


bottom of page