top of page
  • Writer: Didare To
    Didare To
  • Apr 4, 2022
  • 1 min read

Updated: Feb 16, 2024



دیدار

آن‌گاه که طعم نفس‌هایت روی لرز اندامم سُر می‌خورند

لای درزی به‌ شکوفائیِ غنچه،

ترک برمی‌رارد


دیدن و بوئیدن غنچه در حال باز شدن،

بوسه‌های الهه‌ی باران،

لحظه‌ها را در غنچه خیس می‌کنند


رنگ زمان در تمشک پستان‌هایم می‌لرزد

گل‌برگ‌های درونی و بیرونیِ زنبق،

رنگین کمانی می‌شوند

در نگاه پروانه


ستایش این لحظه

بی‌هیچ سخنی

و

تشنه‌‌گیِ همیشه‌های صدف،

زیر آبشار،

سکوت فرود را

همانند

قله‌ی اوج دوست دارند


هیچ چیز نمی‌تواند مارا از هم جدا کند

به‌این می‌گویند

آرمیدن در سکوت آینه

(تمشک لذت، زیر دندان هم‌آغوشی)


رهگذر






Comments


bottom of page