- Didare To
- Sep 18, 2021
- 6 min read
Updated: Jun 3, 2023

ونوس یا غنچه
شر هايت (Hite Shere)
فمينيست آمريكايی-آلمانی و محقق سكسولوژی،
در تحقيقات و نوشـتههـای خـود عموما مسائل و نظراتی مطرح میكند
كه تا حدودی بكر، تازه و چهبسا جنجال برانگيز اند.
او نتائج تحقيقـات جنـسي خـود در
خصوص موضوعاتی همچون رضايت و خشنودیِ جنسیِ زنان،
شكل ارتباط جنسیِ زن و مرد و علل خشونت جنـسیِ مـردان بـر زنان را
با ديدگاهی فمينيستی تجزيه و تحليل میكند .
ردّ نظرات فرويد در باب هويت جنسیِ زنان و مردان، توسـط فمينيـست هامسئلهی تازهای نيست،
اما شرهايت، نظرات فرويد را تنها به حال زنان مضر نمیداند
بلكه معتقد است كه اين نظـرات بـههمـان اندازه بهضرر مردان هم هستند.
تحقيقات Hite Shere دال بر آن دارند كه نه ،جی اسپات ، بلكـه ،ک اسـپات (كليتوريس اسپات)
غنچهی ونوس در اندام جنسیِ زنان، مهمترين عامل ارگاسم زنان است.
ايدهی وجـود،،جي اسپات،،
در درون واژن زن در واقع بازگشت بـهايـدهی قـديمیِ «ارگاسم مهبلی» بود
كه با هدف كنار گذاشتن نياز بـه«تحريـك كليتوريس بيروني» مطرح گرديد.
اگر ،،جی اسـپات،، واقعا آنچنـان تاثیری دارد كه بعضی هـا ادعـا مـیكننـد،
و نـه صـرفا نـوعی عذرخواهی برای نگهداشتن وضعيت موجود ،
پس چرا تعـداد هـر چه بيشتری از زنان در طول قرنها با سكس واژنی، بهارگاسـم نمـیرسند؟
يا چرا زنان بيشتری در هنگام خودارضائی ، بجای فرو كـردن انگشت در واژن خود
(با هدف تحريك جی اسپات)،
تـرجيح مـیدهند كه چوچولهی خود و نواحی اطراف آن را
ماساژ و نوازش دهند؟
زنان آشكارا، در عمل، رای خود را صادر میكنند.
نتيجهی يك تحقيق صورت گرفته در سال 2004 در آمريكا نشان میدهد
كه از هر سه زن، يك نفر آنها
هنگام سكس با شريك سکسی خود، در رسيدن بهارگاسم مـشكل دارد،
و در نتيجـه از سـكس دلزده میشود.
اگر نظر و ايدهی خود زنان در بارهی درجه بندیِ نقاط حساس جنسیِ بدنشان
و نقش هر كدام در تجربهی ارگاسم، و نه تبليغات وسايل ارتباط جمعی، جدی گرفتهشوند،
آنوقت زنان هر چه بيشتری بهارگاسم و خشنودیِ جنسی خواهندرسيد.
تعدادی از محققان در استراليا، كانادا و ايتاليا، هم
كم اهميتیِ جی اسپات در رسيدن زنان بهارگاسم را،
ثابت كردهاند.
و يك سری تحقيقات در سالهای بين 1999 تا 2001 در چندين كشور،
كلآ وجود جي اسپات را رد كردهاند .
به سخن ديگر، تحقيقات دال بر آن دارند كه ،، ك اسپات ،، ( يا همان كليتوريس) است
كه برای زنان مهمترين است، و نه ،،جي اسپات ،،
در واقع اغلب زنان برای رسيدن بهارگاسـم كامـل،
در كنـار دخـول واژنی، به تحريك اضافیِ كليتوريس نيازمند اند.
آيا اینهمه تاکید و پافشاری بر وجود يك مركز اسرارآميز
،،جی اسپات،،
در ديوارهی داخلی واژن
و برجسته كردن نقـش آن در ارگاسـم زنـان،
معنائی جز نگهداری مفهوم و تعريف كهنهی سكس
و محبوس و اسير كردن زنان در «واژنشان» نمیباشد؟
زنان بايد از حق تحريك بيرونی
(تحريك چوچوله)
در هنگام سكس و تجربهی ارگاسم، برخوردار باشند .
اين حق يكی از خواستههای جنـبش وسيع و عمومی زنان، و همينطور اجتماع
در حال تحول امروزی، میباشد .
اين به معنای كم اهميت دانستن حساسيت و اروتيـك
نهفتـه در واژن و خشنودیِ جنسيیایكه سكس واژنی، در كنار يك شریک سکسیِ مناسب،
برای زن بههمراه دارد، نيست.
بايد اعتراف كـرد كـه زنـان يـك مسئلهی خيلی سمبليك
در تجربهی فروشدن کیر درون کس خود تجربه میكنند،
همانطور كه مردان هم در امر « فروكـردن» تجربـه مـیكنند.
هر چند كه زنان در هنگام «دخول» از نظر جنسی شديدآ شارژ میشوند،
اما چنين تحريكی معمولآ بهارگاسم منتهـی نمـیشـود،
اكثريت بزرگی از زنان،
با رساندن دست خود بهچوچوله و تحريك آن و نواحیِ اطراف، بهارگاسم میرسند .
چنين سـناريوئی مـیتوانـد دررابطه بين هر زن و مردی كه با هم سكس دارند، عملي شود،
درست بههمان شكلی كه در رابطهی دو زنیكه با هم سكس دارند، اجرا میگردد.
در جامعه به زنان آموزش داده نمیشود كه چگونه خودارضائی كنند،
اما زنان در عمل با دستزدن بهبدن خود، نقاط حـساس و لـذتآور بـدن خويش را كشف میكنند
و بهتجربه میآموزند كه تحريك كدام بخش اندام جنسی، به آسانی آنها را به ارگاسم میرساند .
اكثـر قريـب بـهاتفاق زنان در هنگام خودارضایی ،
با تحريك و نوازش چوچوله و نواحیِ اطراف آن، خود را به ارگاسم میرسانند .
تعريـف مـدرن از سـكس مـیبايست چنين واقعيتی را منعكس كند.
اگر،،جي اسپاپ،، از چنان اهميتی در ارگاسم برخوردار بود كه بعضیها ادعا میكنند،
پس چرا حـداقل بخشی از زنان در هنگام خودارضایی ،
انگشت خود را به درون واژن خويش فرو نمیكنند؟
همانطوركه گفته شد،
منظور اين نيست كه گفتهشود زنان از عمل دخول (توسط شريك جنسي)
هيچ لذتی نمیبرند.
اتفاقا اين يكی از پيچيدهگیهاي نياز جنسی است؛
برای بـسياری از زنان، دخول واژنی يكی از لذت آورترين بخش
« عشقبازی»
و تحريك جنسی است،
اما در ادامهی آن خواهان تحريك چوچوله و تجربهی ارگاسم میباشند.
مدتها است كه جامعه بر اين امر واقف شده كه زنان بيشتر در
خودارضائی به ارگاسم میرسند
تا در مقاربت جنـسی.

زنـان در هنگـام خودارضائی چوچولهی خود و نواحی
اطراف آن را تحريك، ماساژ و نوازش میكنند،
و نه انگشت خود را در واژن خود فرو میدهند .
با اينهمه جامعه، زنان را محكوم میكند،
گويا احساسات زنان غلط و اشتباه هستند.
هم فرويد و هم كينزی، بر اين امر واقف بودند كـه زنـان نـه از راه واژن بلكـه از طريق چوچوله
راحتتر و آسانتر به ارگاسم میرسند،
اما هر دوی آنان، از نتيجهگيریِ منطقی در اين باره سرباز زدند و تئوریهای قبلی كـه
گويا اشكال در خود زنان است را ادامه دادند؛
آنها بجای نشاندادن ستم اجتماعی بر زنان، توقع داشتند كه زنان خود را تغيير دهند؛
فرويـد معتقد بود كه زنان بايد رشد كنند و خود را « تطبيق» دهند تا بالغ شوند،
و كينزی معتقد بود كه وقتی مدتی از زندگی زناشويی زن گذشـت ، او (زن) از نظر جنسي
با تجربهتر میشود
و آنوقت به نتيجه لازم میرسد.
تعريف سكس بايد تغيير كند،
نه بدن يا احساس زنان .
آيا زنان در حال ارائهی تعريف جديدی از سكس هستند؟
زنان درحال ايجـاد تغييـر و تحول در ديدگاهها و نوع روابط فيزيكي با شريك جنسي خود هستند؟
چگونه احساسات خود را بيان و با طـرف مقابـل قـسمت میكننـد؟
متاسفانه، زنان تشويق میشوند كه به شيوهی مردان «فعال» شوند؛
لباسهای آنچنانی بپوشند،
داغ و سكسي جلوه كنند و غيره،
نه اينكه خود باشند و آنطوركه هستند
و طبيعت و فيزيولوژيكشان اجازه میدهد، رفتار كنند.
فعال بودن در سكس، معنای كاملآ متفـاوتی بـرای زنـان دارد؛
مثلآ اگر زنان در هنگام خودارضائی به نوازش چوچولهی خود ميپردازند،
چرا اينكار را در حين سكس با شريك جنسي خود انجام ندهنـد؟
زنان هنوز امكانات و توانايیهای جنسی خود را بروز ندادهاند
و من مطمئن هستم كه يكی از وجوه سكسواليته زنان در صدسال آينده، ايـن خواهد بود
كه زنان نوع تازهای از جنسيت را نمايش خواهند داد.
يكي از اسباب تشويش مداوم مردان در سكس، انزال زودرس ميباشد .
اما اكثر مردان، انزال زودرس را به معنای كلينيكـي (پزشـكي) آن؛
انزال قبل يا به محض دخول آلت در واژن،
بكار نميبرند،
بلكه از آن جهتكه نتوانستهاند زنیكه با او همآغوش شـدهانـد، را بـهارگاسـم برسانند،
خود را سرزنش كرده و فكر میكنند كه علت اينكار زود انزالی آنها بوده است .
و چنين تفكری اشتباه است.
وسايل ارتباط جمعي هـم مرتب بهمردان اخطار ميكنند كه «آب خود را سريع خالي نكنند»،
چون با اينكار همسر آنان بهارگاسم نميرسد.
طبق نتائج بدست آمده در «گزارش هايت»،
ارگاسم زن، بهمدتزمان عمل دخول و خروج کیر در واژن ربطـي نـدارد،
انـدازهی کیر هم تآثیری در بهارگاسم رسيدن زن ندارد .
بر عكس، دخول مهبلي در اكثر موارد، علت و سبب ارگاسم نشدن زنـان ا سـت.
آن عدهی معدودی از زنان هم كه بوسيله دخول مهبلي بهارگاسم ميرسند،
بدين خاطر است كه اينگونه زنان راههائی برای خود يافتهاند
كه بـه آنها امكان میدهد كه در حين دخول مهبلي، چوچولهشان هم،
يا
با دست خود، و يا با نوازش و مالش کیر،
یا
( لیسیدن و بوسیدن آرام غنچهی نازشان)
تحريك ميشوند.
بهتراست كه جامعه و مردان واقعيت چگونه بهارگاسم رسيدن زنان را بپذيرند،
نه اينكه نگران طول عمل جنسی و يا اندازهی کیر خود باشند.
تفكر شخصی كه معتقد است مرد بايد زن را به ارگاسم برساند،
ادامهی همان تفكری است كه معتقد است مـرد بايـد نـانآور خـانواده باشد،
بهزن غذا، پوشاك و مسكن بدهد و در اتاق خواب، به او لذت جنسی و ارگاسم اعطا كند.
چنين تفكـر اسـتقلال اقتـصادی، مـدنی وجنسیِ زن را بيارزش و بیهوده میداند
و اختيار همهی اجزاء زندگیِ زن را به مرد حواله میكند .
همانطور كه زنان بايد كار كننـد و نـانآور خانواده باشند،
همانطور هم بايد در خوشنودی و لذت جنسیِ خود مستقل باشند،
نه اينكه آرام و بیتحرك دراز بكشند و منتظـر مـرد خـود بمانند تا
هر وقت هوسش كشيد، به او (زن) لذت جنسی بدهد.
اتفاقا چنينكاری، مسئوليت و
فشار بيشتری بر مردان وارد میكند،
از طـرف ديگر جامعه بهمردان ياد داده كه سكس يعنی دخول مهبلي.
زنانهم كمتر با سكس مهبلی بهارگاسم ميرسند،
پس مرد بيچاره هـر چقـدر انزال خود را به تاخیر بيندازد،
باز میبيند كه زن بهارگاسم نمیرسد .
پس دچار كم اعتمادی میشود و به مردانهگیِ خود شك میكند .
زنانهم از مضرات تفكر گفتهشده در امان نيستند،
پس بهناچار بهتظاهر بهارگاسم روی میآورند.
مردان ادعا میكنند كه در تظاهر زنان بهارگاسم دخالتی ندارند
و همه چيز را بهگردن زنان میاندازند،
ولی نمی دانند كه توقـع آنـان از زن جهت رسيدن بهارگاسم از طريق دخول واژنی
كاریست تقریبا غير ممكن
و زنان چارهای جز تظاهر بهارگاسم ندارند.
علت «سردمزاجي» زنان كه بسياری از مردان از آن مینالند،
ربطي بهبيولوژيك و ساختار جنسیِ زنان ندارد،
چرا كه از نظر مـزاج جنـسی اختلافی بين زنان و مردان وجود ندارد،
موضوع حتي تربيت فرهنگی زنان هم نيست،
ربطی به يائسگیِ زنان هم ندارد،
علت اصلی
دورِیِ زنان از سكس، ايناست كه مبرمترين نياز جنسیِ زنان،
يعنی تحريك (غير واژنی)چوچولهای تا رسيدن بهارگاسم، مرتبا ناديده گرفته میشود،
پس تعجبي ندارد كه اكثر زنان در سكس بهارگاسم نمیرسند.
https://www.didareto.com/post/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DB%8C-%D9%88%D9%86%D9%88%D8%B3
Comments