top of page
  • Writer: Didare To
    Didare To
  • Mar 21
  • 1 min read

ضربان در آینه


به‌‌‌لذت‌‌ستانی و لذت‌دهیِ ما، 

 دوگانه‌‌گی بی‌معناست

هدفِ تن‌خواسته‌ی من‌و‌تو، 

یکی‌ست

که لحظه‌ها را

عاشقانه می‌نگارد


آرزومندی‌های تنم را در آینه‌ی نفس‌های تو می‌بینم

زلال بازوانت خواهش‌مندی‌هایم را آغوشانه‌تر می‌گیرد

چکاوک‌ها چکامه عشق سر می‌دهند

 قلبم در سینه‌ی تو می‌زند

غرورِ خواستن، خیس از بوسه‌های توست 


پرواز تن‌خواسته‌ات را به‌آسمان تنانه‌ی من رها کن.

طغیان شور و کام‌جوئیِ دل‌‌برانه‌‌ی من

دوگانه‌گی را با اولین جیغ‌ام می‌شکند.


به‌نورِ دو شمع،

مانند-ایم

که زیبائی، 

بی‌مرزیِ آن‌هاست


تو دریا مانندی

 و من خورشیدوار

هر‌پگاه

از درون تو شعله می‌کشم

و

عشق،

گرمای نور من است

در گستره‌ی قلب تو 


رهگذر


Comments


bottom of page