- Didare To
- Feb 16, 2024
- 1 min read
Updated: Mar 18, 2024

رویاها
میان من و شب
واقعیت در تصنیف فانتزیهاست
پیوند عشق میبندند
با تپشهای گوارای قلبم
مانند طعم ترانه
ترا در شعر شکل میدهند
که تنفسکردنی
مثل هوا
دوستداشتنی
مثل نهایتی
گاهِ بودن با تو
چهها که با حجم شبم میکند
فاصله را میرباید
هوایِ آغوشم را بهآتش میکشد
رازوَرزانهگیِ
لحظهی بیهمانند ِ
،اکنون،
بهاشک شوق شیشههای پنجره
مانند است
پس از باران
دو
پرندهی شادزی
توت فرنگیهای سایهدار
گرمایِ نرم مینوشند
از نهانگرائیِ خواستن،
در پیالهی نافم
خوشا بهغنچه در آغوش قطرهها
دل آویختهی ساقه
در نرمیِ خیس،
چنان خیس که زیر باران
سرزده از اشتیاق
رهگذر
Comments